مای هیرو اکادمی[پارت۷۳]
از شماها استرس و ترس دارممممممممممممممممممم
میدوریا''...
یک لحظه حسی بهم دست داد و خودبخود دست باکوگو و میدوریا رو گرفتم و از اونجا دور شدم و سریع روی یکی از ساختمونای اونجا که خیلی هم دور بود اومدم پایین از روی هوا
میدوریا''چیشده یورو-چان
یورو''خب نزدیک بود اون مشتی که زده بهمون برخود کنه نگاه
باکوگو''تچ
بعد کمکم مشتی که زد و جایی که بودیم رو تخريب کرد و بعد المایت سر و کلش پیدا شود اونجا
یورو''جیغغغغغ دیدنننننننننننننننننن
میدوریا باکوگو"اره
یورو''وابییییسااساستثتسننشتسودساشات*اوفتادن از روی ساختمون*کمکککککککککککککککککککککککککککککککککککککک
میدوریا''...
یک لحظه حسی بهم دست داد و خودبخود دست باکوگو و میدوریا رو گرفتم و از اونجا دور شدم و سریع روی یکی از ساختمونای اونجا که خیلی هم دور بود اومدم پایین از روی هوا
میدوریا''چیشده یورو-چان
یورو''خب نزدیک بود اون مشتی که زده بهمون برخود کنه نگاه
باکوگو''تچ
بعد کمکم مشتی که زد و جایی که بودیم رو تخريب کرد و بعد المایت سر و کلش پیدا شود اونجا
یورو''جیغغغغغ دیدنننننننننننننننننن
میدوریا باکوگو"اره
یورو''وابییییسااساستثتسننشتسودساشات*اوفتادن از روی ساختمون*کمکککککککککککککککککککککککککککککککککککککک
۲.۰k
۰۷ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.